همانطور که قبلاً گفتیم، هوش مالی دارای پنج بخش است که در زیر لیست شده­اند:

هوش مالی1: بدست آوردن پول بیشتر.

هوش مالی 2: حفظ پول و سرمایه.

هوش مالی3: بودجه­بندی سرمایه­ها.

هوش مالی 4:  استفاده­ی بهینه از سرمایه­ها.

هوش مالی5: بالابردن میزان آگاهی.

اگر شخصی تمامی موارد بالا را داشته باشد، می­توان گفت که هوش مالی قابل قبولی دارد. اگر کسی بخواهد ثروتمند شود، باید در تمامی موارد بالا کامل باشد. خوشبختانه، پول از هرنظر بی عیب و نقص است و اگر ما در بسیاری از جهات توانایی­ها و هوش خود را بالا ببریم، به راحتی می­توانیم به کمال برسیم. اگر کسی در هوش مالی چند مورد از موارد بالا را نداشته باشد، مانند کسی است که نمی­داند برای راندن یک اتومبیل باید آب موجود در رادیاتور را چک کند، باک بنزین پُر باشد و توقع دارد که ماشین بدون هیچ نقصی حرکت کند.

اگر کسی در یک سرمایه­گذاری توانایی تصمیم­گیری درست را نداشته باشد، کامل نیست و نمی­تواند ادّعا کند و یا امیدوار باشد که در سرمایه­گذاری خود موفق خواهد بود. از طرف دیگر هریک از موارد هوش مالی برای دست­یابی به یک تجارت موفق ضروری هستند، مثلاً اگر کسی نتواند درآمد خود را افزایش دهد، حفاظت از پول و سرمایه برای او معنی ندارد. اگر کسی از پول خود محافظت نکند، نمی­تواند سرمایه­ی خود را بودجه­بندی کند.

امروزه بسیاری از مردم هستند که بسیار خوب، تحصیلکرده، صادق و راستگو و سخت­کوش هستند، اما هوش مالی بسیار پایینی دارند و هرگز نتوانسته­اند در زندگی خود به رضایت برسند.

من شخصاً دلم برای اینگونه افراد می­سوزد، چون در برابر بسیاری از ویژگی­های خوب هرگز نمی­توانند به تکامل واقعی دست پیدا کنند. شاید مشکل اصلی آنها پول نیست، شاید مشکل­شان این باشد که آنها مشکلات خود را نمی­شناسند و یاد گرفته­اند طبق عادت صبح از خواب بیدار شوند و سرساعت مقرّر سرکار خود حاضر شوند و تا شب کار کنند و پس از بازگشت به خانه غذای مختصری بخورند و به رختخواب بروند و برای فردای کاری خود آماده شوند. احتمالاً آنها می­دانند که در زندگی آنها مشکلی وجود دارد، اما سعی می­کنند که برای رضایت بیشتر خود، آنها را نادیده بگیرند و امیدوارند که در آینده همه­چیز به خوبی تغییر پیدا کند.